توصیه تاجیک به«بانیان وضع موجود» / شاید زبانی، زباننفهم است
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۹۴۴۲۶
یک- زبانِ سیاسی امروزِ ما زبانِ هرز و هرزهای است، زبان گستاخ و خشنی است، زبانی است که زباندانی نمیداند و نمیخواهد. زبان «نهگو» به نقد و تغییر است. این زبان دیریست که به گل نشسته است (اگر نگوییم از آغاز در گل بوده است) و کسی ثمری از آن نمیبیند. از این درخت بیریشه زبانِ سیاسی، میوههای گندیده میروید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید هم گیاه و شاخهای نوزاد است که هنوز گل نداده است، چه رسد به آنکه برکات بالقوهاش را عطا کند. شاید هم زیادی پیر و فرتوت شده، یا از آغاز پیر متولد شده است. شاید زبانی بدوی و وحشی است. شاید زبانی بیزبان است. شاید زبانی بدزبان است. شاید زبانی زباننفهم است. شاید دیریست که کبره بسته و به مردهریگ تبدیل شده است. هرچه هست، قامت باور و احساس بسیاری را شکسته است، بند از بند بسیاری از دلبستگیها و وابستگیها بگسسته است.
به هر روح لطیفی زخم و زخمه میزند. زبانی چنین، دلالت بر ناتوانی و عجز دارد، از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک و واقعگویی و حقیقتگویی، قاصر است. همواره بوی دروغ و فریب و مرداب و مدفوع میدهد: بوی اختهگی و قحبهگی و هرزهگی، و هنگامی از این بو رهایی مییابد که به حالت باکرگی برگردانده شود، از خودش، از کثافت وجود خودش، از لجاجتش در برابر تکرار تفاوت و شدن و امر نو، تطهیر و تهذیب و تزکیه و تمیز شود. وقتی تمیز شد و با نظم و اخلاق و زیبایی قرین شد، به قول فروید تمدنساز میشود.
لازمه این تطهیر و تمیزشدن، هرسکردن و پیوندزدن این زبان، با زبان سیاست راستین است. پس، سیاست تا آنجا حیات و بقا دارد که زبان نیکو و نرم (لین) دارد. چنین زبانی، همچون میقدرت بشکستن ابریق را دارد، و رایحه آن، توان به طرب آوردن مردمان را.
دو- بارت به ما نشان داد که «وقتی مدفوع را بنویسیم، دیگر بو نمیدهد»، شاید اگر ما هم زبان سیاسی را به ادب و منطق نوشتار مزین کنیم (و در واقع، آن را از مدفوع خود یا خودِ مدفوعمان برهانیم)، دیگر بو ندهد. تطهیر زبان سیاسی، خود کنشی سیاسی، اخلاقی، زیباشناختی است. پس، آن کنش سیاسی درونماندگار امروز ما، همان پیراستن زبان سیاسی از بوی نای سیاست کپکزده، و آراستن آن به «آن» و «آرایه»ای متفاوت است.
این پالایش و آرایش باید مداوم و مستمر باشد، و در هر شرایط بتواند بیدرنگ خود را با آداب و ادب و استلزامات آن شرایط وفق دهد. به بیان دیگر، زبانِ بازیپیشگان سیاسی امروز، سخت نیازمند شستوشو است. درست مثل مردم روم و شاهزادگان ایشان که صاحب بزرگترین سلطنت روی زمین بودند و قصد توسعه و جاودانساختن آن را داشتند، راهی مطمئنتر از این نیافتند که زبان لاتین خود را - که در نخستین روزهای امپراتوری، زمخت و نابسنده بود - سره و به سامان کنند.
این زبان غنی، قانون روم را در خود جای داد و در سرتاسر قلمرو فتوحات ایشان گسترش یافت. (ن. ک. به دومینیک لاپورت، تاریخ مدفوع؛ تبارشناسی سوژه مدرن) . اصحاب تصمیم و تدبیر امروز ایرانی نیز، همچون رومیان، باید زبانِ سیاسی خود را آب دهند و پرورده و فربه کنند، و از پیرشدن آن ممانعت نمایند، تا دم به دم بار دهد، خود را بزاید و هنگام برداشت، میوه اصل قابل تمییز از میوه پیوندی نباشد.
آنان باید زبان سیاسی خود را همچون جواهری تراش دهند تا به قول مارکس، در «ایستار اجتماعی» گردش کالاها، در خور شفافیت «سکه زلال» بازار باشد. لکان میگوید: «تمدن یعنی ضایعات، یعنی فاضلاب کبیر.» شاید بتوان در این عبارت، زبان سیاسی را بهجای تمدن نشاند. از این منظر، سیاست راستین همان است که از زبانِ خویش مدفوع/گند/کپکزدایی میکند. با بیانی متاثر از این غزل حسین منزوی: دیگر برای دمزدن از عشق، باید زبانی دیگر اندیشید / باید کلام دیگری پرداخت، باید بیانی دیگر اندیشید / تا کی همان عذرا و وامقها، آن خستهها آن کهنه / باید برای این بیابان نیز، دیوانگانی دیگر اندیشید، شاید برای رهایی سیاست از زخم و زخمههای زبان خودش، باید زبان و بیان و کلامی دیگر برای آن اندیشید.
امروز، تنها در پرتو پوستانداختن زبانی سیاست است که سیاست میتواند پوست خود را حفظ کند. به بیان دیگر، میخواهم بگویم آنچه بهنام سیاست در ایران امروز تجربه میکنیم، اگر میخواهد به صورت و سیرت سیاست درآید، باید از دلمشغولی واقعیت مبتذل اکنون خود رهایی یابد، رویای زبانی دیگر در سر بپروراند، بیآنکه بیم و هراسی از «ور نم نهادن» (کشتن، در خاک نهادن، و روی خاک گل و ریاحین کاشتن) آنچه هست، داشته باشد. در یک کلام، اگر رسالت و وظیفهای تاریخی برای سیاست تاریخ اکنون قائل باشیم، آن بیتردید، ساختن زبانی است که تصوّر امکان سیاستی دیگر و بیان و زبانی دیگر را ممکن سازد.
سه- زیباست بدانیم آنچنانکه از سرودههای ریگودا برمیآید، «واج» یا «سخن درست» در میان دینمردان (رهبران) ایران باستان از جایگاه و اهمیت رفیع و والایی برخوردار بوده است. به گواهی این سرودهها، تنها قصد دینمردان برای دسترسی به قوانین و مقررات ازلی و ابدی میترا- ورونه کافی نبوده است، بلکه واج (سخن درست) بنابر قصد و صلاحدید خدایان به دینمردان سپرده میشود. پس از آن، دینمرد با راهبری واج به مقام دانایی میرسد، تا بتواند قبیله را رهبری کند.
و زیباتر است بدانیم، هرگاه رقابت یا نبردی میان «شاهدینمردان» قبایل آریایی به وجود میآمد، آنها همدیگر را به اینکه توانایی خوبی در «دیدن» و دریافت قوانین و مقررات میترا-ورونه ندارند، و آنچه تحت عنوان «واج» و سخن خدایان دیدهاند، تنها پندار آنها بوده، متهم میکردهاند. به عنوان نمونه، در بندهای ۷ و ۸ از سروده ۷۱ کتاب دهم در مورد نابرابری سرعت روحی دینمردان در اوجگرفتنشان برای مکاشفه و دریافت کلام خدایان آمده: «آنها نابرابرند در سرعت روحشان... اگرچه چشمها و گوشهای آنها یکسان است. بعضی شبیه کوزههایی هستند که تا شانه یا دهان میرسند.
برخی دیگر شبیه حوضهای آب که در آن تن را میشویند؛ وقتی دینمردان و مراسم قربانی، یک ضربه فکری ناگهانی در قلبشان حضور مییابد، برخی (دینمردان) برخی دیگر را جای میگذارند و آنها که جا ماندهاند و ادعای دینمردی دارند در حقیقت در آنچه دیدهاند سرگردان هستند.» امروز، دینمردان سیاسی ما، بیش از هر چیز نیازمند گوهر «واج» هستند. اما باید بدانند «سخن درست» زمانی موثر و کارآمد است که با «درست سخنگفت» همراه باشد. زیرا، این لزوما محتوای درست یک سخن نیست که آن را در ژرفای باور آدمیان مینشاند، بلکه این چگونگی بیان آن سخن درست است که درستی آن را بر دلها و جانها جاری میسازد.
افزون بر این، آنان نباید بر این تصور دروغین شوند که آنچه میگویند «درست» است و هدیتی از سوی خدایان، بلکه باید درستبودگی هر سخن سیاسی خود را به محک آراء مستقیم و غیرمستقیم جامعه مردمان، از یکطرف، و نتایج و بازخوردهای آن، از طرف دیگر، بگذارند. تا زمانی که روایت ایندو «درست» (سخن درست و درست سخنگفتن) در ساحت سیاسی امروز جامعه ما، راست نیاید انتظار «سیاستِ درست و راست»، سخت بیهوده است.
در شرایط کنونی، که جامعه در التهاب است و سیاست همچون باغ بیبرگی و شط علیل (به بیان اخوان ثالث)، سخن نادرست و نادرست سخنگفتن، هر لحظه همچون اخگری سوزان روح و روان و احساس جامعه را درمینوردد و بر دامان خشم و نفرت و خشونت میافزاید. شاید در این شرایط، صلاح ملک و مملکت در آن باشد که بانیان وضع موجود، حداقل زبان در کام گیرند تا بوی نای زبان کپکزده و آفتزده آنان بیش از این بر عمق جان مردمان آتش نیفکند.
بیشتر بخوانید:
نماینده مجلس: دادن مجوز شلیک تیر از اختیارات دولت نیست / سخنگوی دولت درباره موضوعات اقتصادی و اجتماعی حرف بزند، نه مسائل امنیتیعضو هیات رئیسه مجلس: پلیس از سلاح «پینت بال» و «ساچمه» استفاده کرد که باعث جراحت جدی نمیشوند/ دانشجویان شعارهایی دادند که در چاله میدان هم نمیشنیدیم
نماینده مجلس: صبوری نیروی انتظامی باعث شده، برخی بسیار گستاخ و پررو شوند/ نیروی انتظامی از ساچمه استفاده نکرده دو ره پیداست / تاجیک: شیشه کبودی که بر چشمان نهادهاند را بردارند، آن نقشهای نازیبا را در آیینه جامعه میبینند ۲۱۲۲۰کد خبر 1694052
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محمدرضا تاجیک تجمعات اعتراضی پلیس مهسا امینی زبان سیاسی شاید زبانی باید زبان دین مردان سخن درست هم چون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۹۴۴۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشکلهای دانشجویی در شناسایی مسائل و اعتباربخشی سیاستها کمک کنند
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، فهیمه فرهمندپور دبیر ستاد خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی با نقد بهره برداری سیاسی جناحهای مختلف از موضوعات مرتبط با حوزه زنان و خانواده در جهت تقابل و توازن قوا در جریانهای سیاسی، انتخاباتی و موسمی، به ارزیابی سهم دغدغههای مرتبط با این موضوع در ساختار حکمرانی کشور پرداخت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با مهم دانستن افزایش فرصت کنشگری زنان در سپهر سیاسی کشور و تقویت ساختارهای فعال موجود در این زمینه، ساختارسازی یا صرف افزایش کمّی زنان کنشگر سیاسی را کافی ندانست و بر ضرورت تمرکز بر حل مسائل واقعی زنان و نهاد خانواده و ارائه کارنامه بر این اساس تأکید کرد.
فرهمندپور با تشریح مأموریتهای ستاد خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی، از دانشجویان فعال و دغدغهمند خواست تا با شناسایی مسائل واقعی زنان و خانوادهها در میدان عینی جامعه در مسیر سیاستگذاری مطلوبتر و اثربخشتر این نهاد سیاستگدار کمک کنند.
وی افزود: ارزیابی میزان اثربخشی سیاستهای طراحی شده و فعالیت همه جانبه در مسیر ادراک سنجی اجتماعی و البته ادراکسازی مثبت در راستای سیاستها، برنامهها و اقدامات همه اجزاء ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی از مأموریتهای مهم تشکلهای دانشجویی است.
انتهای پیام/